می نویسم از گریه هایم در نیمه شب های تاریک، از همان شب هایی که به شور عشق تو می گریم و می گریم
می نویسم از اشک هایی که شب ها در بالینم جاری میشود
می نویسم از دعاها به درگاه خدایم
می نویسم که خدایا جز تو به خلوت دلم کسی آگاه نبوده ونیست
می نویسم پروردگارم تو از دل بینوای من خبر داری، تو از راز شب زنده داری هایم تا لحظه فرو رفتنم در خواب آگاهی، الهی تو خود مختاری
می نویسم که از لحظه دیدن دلبر تا جدایی از او زجر ها کشیده ام
می نویسم دلبرم تا بخوانی تا بدانی ، هر چه کردم تا تو از یادم بروی نتوانستم
تو مرا درک کن ومرا ببخش ، ببخش برای همه دوست داشتن هایت
مرا ببخش و بگذارتا به فکرت باشم ، که توای هر لحظه من دلبرم ...
دوستت دارم بانوی من